ببین من برات یه متن پیدا کردم امیدوارم به دردت بخوره از تو اینترنت نیس نمیفهمن
یک ادم تنها، به تنهایی خود در دنیایی پر از هیاهو و شلوغی گم شده است. او همواره در تلاش است تا به دنبال یافتن راهی برای فرار از این تنهایی بی پایان باشد، اما هر چه قدم میگذارد، تنهایی به او نزدیکتر میشود.
ادم تنها، همیشه در جستجوی یک روزگار بهتر و دوستیهای وفادار است. او به دنبال یافتن کسی است که بتواند به او دست یاری دهد و احساس تنهایی او را کم کند. اما هیچکس در این دنیا به او کمک نمیکند و او همچنان در تنهایی خود گرفتار است.
با گذشت زمان، ادم تنها به سراغ فعالیتهایی میرود که او را از خود بیرون بکشاند و از تنهایی فرار کند. او ممکن است به سفرهای دورهمی، ورزشهای مختلف یا مطالعهی کتابهای متنوع علاقه مند شود، اما هر چه قدم میگذارد، احساس تنهایی او بیشتر میشود.
ادم تنها به خودش قول میدهد که یک روزی از این تنهایی فرار کند و دوستان واقعی را پیدا کند. او همچنان در جستجوی یافتن کسی است که بتواند به او دلیلی برای زندگی داده و احساس تنهایی او را برطرف کند. اما تا آن روز، او همچنان در تنهایی خود گرفتار است و هیچکس نمیتواند به او کمک کند.